صنعت نساجی جهان از افول آمریکا و مصر تا صعود ترکیه و بنگلادش
آچار: صنعت نساجی جهان نشان داده کشورهایی با حمایت و برنامه ریزی، به قدرت صادراتی تبدیل شدند و کشورهایی بدون حمایت، با تعطیلی کارخانه ها و بیکاری روبه رو شدند؛ ایران حال در نقطه تصمیم است.
به گزارش آچار به نقل از مهر، صنعت نساجی، به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر، در جهان فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است. درحالی که کشورهایی مانند ترکیه، بنگلادش و ویتنام با سیاستهای حمایتی به صادرکنندگان بزرگ منسوجات تبدیل گشته اند، تجربه شکست هایی مانند افول نساجی در آمریکا، منچستر و مصر نشان دهنده اهمیت برنامه ریزی دقیق و حمایت های دولتی است.
وجود بیشتر از ۲ میلیون واحد صنعتی نساجی در جهان، حقیقتی است که بر مبحث اهمیت این صنعت و جایگاه آن در دنیا، صحه می گذارد.
صنعت نساجی به سبب جنس فعالیتهای خود و تامین پوشاک و… به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان ها، در بین تمام کشورها از اهمیت بالایی برخوردارست. اما نکته این است که این صنعت، فقط در بعضی از کشورها ظرفیت تامین نیاز بازارهای داخلی و صادرات را دارد.
به دلیل گستردگی و اهمیت این صنعت، باید برنامه ریزی دقیقی توسط نهادهای مربوطه در جهت رشد و توسعه آن صورت بگیرد. اهمیت این مساله زمانی مشخص شد که در چند کشور دنیا به سبب عدم پشتیبانی از نساجی و سیاستگذاری های نادرست، این صنعت رو به افول گذاشت.
به عنوان مثال در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ایالات متحده به سبب آزادسازی بیش از اندازه بازار و عدم اعمال تعرفه های کافی بر واردات منسوجات ارزان از آسیا خصوصاً چین و بنگلادش، شاهد تعطیلی گسترده کارخانه های نساجی بود. ایالت کارولینای شمالی که زمانی قطب نساجی آمریکا بود، بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بیشتر از ۲۰۰ هزار شغل در این صنعت را از دست داد. بیکاری گسترده کارگران، کاهش تولید داخلی (از ۵۰% نیاز بازار به کمتر از ۲۰%) و وابستگی به واردات منسوجات (مانند لباس و پارچه) از چین همچون دستاوردهای این اتفاق بود.
منچستر که در قرن نوزدهم به پایتخت پنبه جهان شناخته شده بود، در نیمه دوم قرن بیستم به سبب عدم سرمایه گذاری در نوسازی و رقابت با کشورهای آسیایی با دستمزد پایین (مانند هند و بنگلادش)، شاهد تعطیلی بیشتر کارخانه های نساجی خود بود. به عنوان مثال، کارخانه های نساجی در منطقه لنکاشر بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ حدودا بطور کامل تعطیل شدند. از دستاوردهای این اتفاق میتوان به از دست رفتن صدها هزار شغل، کاهش تولید پنبه و پارچه داخلی، و تبدیل منچستر از یک مرکز صنعتی به شهری خدماتی، همراه با مشکلات اجتماعی مانند فقر در مناطق صنعتی قدیمی اشاره نمود
مصر که زمانی به داشتن پنبه بلند الیاف معروف بود، در دهه ۲۰۰۰ به سبب عدم پشتیبانی از کشاورزان و رقابت با محصولات ارزان تر از هند و چین، تولید پنبه خویش را از ۱.۵ میلیون تن در دهه ۱۹۹۰ به کمتر از ۵۰۰، ۰۰۰ تن در سال ۲۰۲۰ کاست. در نهایت این اتفاق به وابستگی به واردات پنبه و پارچه، کاهش صادرات نساجی (از ۲ میلیارد دلار به ۸۰۰ میلیون دلار در دهه اخیر)، و بیکاری کشاورزان و کارگران نساجی در دلتای نیل منجر گردید.
نقطه مقابل آنها کشورهایی است که تحت حمایت ها و سیاستگذاری های مناسب دولت خود، رشد کرده و علاوه بر تامین نیاز بازارهای داخلی خود، صادرکننده نیز شده اند.
ترکیه یکی از نمونه های موفق در این صنعت بحساب می آید. این کشور با سیاستهای حمایتی از دهه ۱۹۸۰، همچون یارانه های صادراتی، کاهش مالیات برای تولیدکنندگان و سرمایه گذاری در فناوری مدرن (مانند ماشین آلات نساجی آلمانی)، صنعت نساجی خویش را به یکی از بزرگ ترین صادرکنندگان جهان تبدیل کرد؛ بطوریکه در سال ۲۰۲۳، صادرات منسوجات ترکیه به ۳۶ میلیارد دلار رسید و بازارهای اروپا، خاورمیانه و آفریقا را پوشش داد. این کشور با بوجودآوردن مناطق ویژه اقتصادی برای نساجی (مانند بورسا)، پشتیبانی از برندهای جهانی مانند LC Waikiki، و توسعه زنجیره تامین یکپارچه از پنبه تا پوشاک در نهایت موجب ایجاد ۱.۵ میلیون شغل و افزایش سهم نساجی در تولید ناخالص داخلی شد.
بنگلادش نیز با وضع سیاستهای حمایتی مانند معافیت های مالیاتی، وام های کم بهره و ایجاد مناطق صادراتی ( EPZ) در دهه ۱۹۹۰، صنعت پوشاک خویش را به دومین صادرکننده بزرگ جهان (پس از چین) تبدیل کرد. در سال ۲۰۲۳، صادرات پوشاک بنگلادش به ۴۳ میلیارد دلار رسید که ۸۴% کل صادرات این کشور را تشکیل می دهد. بنگلادش با عقد قراردادهای تجارت آزاد با اروپا و آمریکا، آموزش نیروی کار و جذب سرمایه گذاری خارجی از برندهای بزرگ مانند H&M و Zara، موفق به ایجاد بیشتر از ۴ میلیون شغل مستقیم و کاهش فقر در مناطق روستایی خود شد.
ویتنام از دهه ۲۰۰۰ با سیاستهای پشتیبانی از صادرات مانند کاهش تعرفه های گمرکی برای ماشین آلات و مواد اولیه و پیوستن به توافق نامه های تجارت آزاد (مانند CPTPP)، صنعت نساجی خویش را توسعه داد. در سال ۲۰۲۳، صادرات نساجی و پوشاک ویتنام به ۳۹ میلیارد دلار رسید. این کشور با سرمایه گذاری در فناوری مانند اتوماسیون در تولید پارچه، آموزش نیروی کار و توسعه زنجیره تامین داخلی برای کاهش وابستگی به مواد اولیه وارداتی، ۲.۵ میلیون شغل ایجاد کرد.
بررسی تجربه کشورهایی همچون آمریکا، انگلستان و مصر نشان داده است که عدم پشتیبانی از صنعت نساجی مانند آزادسازی بی ضابطه بازار یا عدم نوسازی به تعطیلی کارخانه ها، بیکاری گسترده و وابستگی به واردات منجر می شود. وضعیت فعلی نساجی ایران نیز با رشد ۱۲۱ درصدی واردات پارچه در سال ۱۴۰۰، نگران کننده است و باید چاره ای برای آن اندیشیده شود تا به سرنوشت کشورهای دیگر گرفتار نشود.
بطور خلاصه کارخانه های نساجی در منطقه لنکاشر بین سال های ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ حدودا به طور کامل تعطیل شدند. از موفقیتهای این اتفاق میتوان به از دست رفتن صدها هزار شغل، کاهش تولید پنبه و پارچه داخلی، و تبدیل منچستر از یک مرکز صنعتی به شهری خدماتی، همراه با مشکلات اجتماعی مانند فقر در مناطق صنعتی قدیمی اشاره نمود مصر که زمانی به داشتن پنبه بلند الیاف معروف بود، در دهه ۲۰۰۰ به جهت عدم پشتیبانی از کشاورزان و رقابت با محصولات ارزان تر از هند و چین، تولید پنبه خویش را از ۱.۵ میلیون تن در دهه ۱۹۹۰ به کمتر از ۵۰۰، ۰۰۰ تن در سال ۲۰۲۰ کاست. وضعیت فعلی نساجی ایران هم با رشد ۱۲۱ درصدی واردات پارچه در سال ۱۴۰۰، نگران کننده است و باید چاره ای برای آن اندیشیده شود تا به سرنوشت کشورهای دیگر گرفتار نشود.
منبع: a4f.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب